جدول جو
جدول جو

معنی ترق ترق - جستجوی لغت در جدول جو

ترق ترق(تِ رِ تِ رِ)
حکایت آواز تیر سقف آنگاه که شروع به شکستن کند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). حکایت آواز برخورد دو چیز عموماً
لغت نامه دهخدا
ترق ترق
سر و صدای زیاد، صدای ضربه ی چکش، صدای رعد، تندر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غرق عرق
تصویر غرق عرق
کنایه از خجالت زده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تق تق
تصویر تق تق
صدای به هم خوردن پیاپی دو چیز
فرهنگ فارسی عمید
(اِ ثِ)
جنبیدن چیزی، درخشیدن، آمدن و رفتن، برگشتن آب در چشم و بهر سو رفتن در آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گردیدن اشک درچشم خانه. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) ، اشک ریختن چشم. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، گردان معلوم شدن آفتاب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد). صارت کأنها تدور. (اقرب الموارد) (المنجد). خیلت انها تدور. (متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
(تِ تِ)
آواز نرم و پیاپی خوردن تخته به تخته یا چیز دیگر به تخته و مانند آن. آواز نرم چکش در خانه، یا کوفتن در، با سر انگشت. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تاغ تاغ، آواز بلند نعل کفش و نعل اسب گاه رفتن، آواز برهم خوردن چیزی
لغت نامه دهخدا
(شَ رَ شَ رَ / شَ شَ)
نام آواز زدن سیلی های سخت پیاپی. نام آواز کوفتن در بسختی و پیاپی. (یادداشت مؤلف). رجوع به شرق و شرغ شرغ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترقرق
تصویر ترقرق
جنبیدن چیزی، درخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تق تق
تصویر تق تق
آواز نرم چکش در خانه، یا با سرانگشت به درب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تق تق
تصویر تق تق
((تَ تَ))
آواز به هم خوردن کوبه در و مانند آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
crépitant, crépiter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
صدایی که از انفجار و رعد و تند برخیزد
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی خورشت ترش مزه که در آن حبوبات و ادویه به مقدار زیاد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
탁탁 소리 나는 , 바삭거리다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
קראק , להרעיש בקול פצפוץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
パチパチ音を立てる , パチパチ音を立てる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
چٹخنا , ترق ترق کی آواز کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
çıtırdayan, çıtırdamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
sauti ya kuchoma, kupasuka na kelele
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
ফাটফাট শব্দ , কড়মড় শব্দ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
चरचराहट , चटखट करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
trzeszczący, trzaskać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
แตกดัง , แตกเปาะแปะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
knisperend, knetteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
crepitante, crepitar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
crepitante, crepitare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
crepitante, estalar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
噼啪作响的 , 噼啪作响
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
тріскучий , тріщати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
knisternd, knistern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترق ترق کردن
تصویر ترق ترق کردن
потрескивающий , потрескивать
دیکشنری فارسی به روسی
ترق ترق کردن، ایجاد صدای تق تق
دیکشنری اردو به فارسی